سمانه رضوانی | شهرآرانیوز؛ ولادت حضرت رسول (ص) یادآور نقطه اتصال بین ماست. همه ما یک هفته، هم تولد پیامبرمان را و هم وحدت بین شیعه و اهلسنت را، جشن میگیریم؛ وحدتی که بر جامعه مسلمین واجب است؛ همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «وحدت نه یک تاکتیک، بلکه یک اصل قرآنی است».
آیتا... بروجردی بهشدت بر وحدت اسلامی تأکید میکردند. آیتا... واعظزادهخراسانی نقل میکند: «روزی در جلسه تنظیم کتاب حدیث، آیتا... بروجردی حضور یافت و با تأسف بیان کرد: کسی آمده، کتابی نوشته و به خلفا اهانت کرده و نام مرا هم در آغاز کتاب خود آورده است. وقتی از این امر مطلع شدم، دستور دادم که تمام نسخ کتاب را جمعآوری کنند و تا آن سطور حذف نشود، اجازه نشر نیابد. ما در چه زمانی زندگی میکنیم؟ این حرفها جز ضرر و ایجاد عداوت، چه فایده دارد؟»
در تاریخ نیز نمونههای زیادی از برخورد محترمانه و تأثیرگذار علما با اهلسنت وجود دارد. نقل شده است که یکی از علمای بزرگ اهلسنت به نجف سفر کرد و قصد داشت با شیخمرتضی انصاری، مرجع بزرگ شیعه، مناظره کند. هنگامی که به مجلس شیخ وارد شد، دید که شیخانصاری به احترام او از جا برخاست و او را درکنار خود نشاند. آن عالم سنی پس از مشاهده این ادب و احترام، گفت: «من برای مناظره آمده بودم، اما این اخلاق و ادب تو، خود بزرگترین دلیل بر حقانیت توست» و از مناظره منصرف شد.
رئیسجمهور لبنان هر سال در ماه مبارک رمضان شخصیتهای برجسته مذهبی را به ضیافت افطار دعوت میکرد. امامموسیصدر نیز در مقام رئیس مجلس شیعیان به میهمانی رفت. اهلسنت، موقع غروب آفتاب افطار میکردند و شیعیان چند دقیقه پس از غروب.
این اختلاف، آرامش ضیافت افطار را تهدید میکرد. هنگامی که آفتاب غروب کرد، امامموسی یک استکان چای برداشت، همه با تعجب به او خیره شدند. امام، استکان را در یک دست گرفت و دست دیگرش را بالا برد و شروع به دعا خواندن کرد. دعا خواند و حاضران آمین گفتند. این کار را آنقدر ادامه داد تا وقت افطار شیعیان شد؛ آنگاه لبخندی زد و گفت: «ألّلهمّ لک صمت و عَلی رِزقک أفطرتُ و علیک توکّلتُ» و استکان چای را سرکشید.
سال۱۳۶۰ در آغاز جنگ تحمیلی ازسوی صدام، کشور با موجی از ناامنیهای داخلی، ترورها و اقدامات مسلحانه گروههای تجزیهطلب مواجه بود. یکی از اهداف این جریانها، تفرقهافکنی مذهبی میان شیعه و سنی بود. در چنین فضایی، دیدار گروهی از علمای اهلسنت کردستان با امامخمینی (ره)، حامل پیام وفاداری به انقلاب و اعلام موضع دربرابر تلاشهای دشمن بود.
امامخمینی در این دیدار فرمودند: «کسانی که میخواهند بین اهلسنت و تشیع اختلاف ایجاد کنند، نه سنیاند و نه شیعه؛ آنها اصلا به اسلام اعتقادی ندارند.» در ادامه، نقش نخبگان دینی را نیز برجسته ساختند و خطاب به روحانیان اهلسنت فرمودند: «شما بحمدا... بیدار هستید؛ ملت را در آنجا بیدار کنید... ما با هم برادر بودهایم، هستیم و خواهیم بود.»
سال ۱۳۶۰ آقای خامنهای (رهبر معظم انقلاب) در سمت نماینده امام در شورایعالی دفاع به کشمیر سفر کردند و در نمازجمعه کشمیر پشتسر اهلتسنن نماز خواندند. بعد از نماز پانزده دقیقه در مورد وحدت مسلمین صحبت کردند. اثرات این سخنرانی در تاریخ کشمیر، بیش از نگارش دهها کتاب و ماهها سخنرانی بود.
تا قبل از آن روز، شیعه و سنی با هم درگیری شدیدی داشتند. اما بعد از سخنرانی آقا، این امر رایج شد که شیعیان بهراحتی وارد مساجد اهلتسنن میشدند و بدون هیچ ترسی، نماز را پشتسر امامجمعه اهلتسنن میخواندند. متقابلا سنیها هم به مساجد شیعه میآمدند. این اتحاد و وحدت، محصول آن پانزده دقیقه سخنرانی آقای خامنهای بود.
کسی از آیتا... بهجت سؤال کرد: بنده در دانشگاه ناتینگهام انگلستان درس میخوانم. آنجا دانشجویان عرب که همه سنی هستند، از دانشگاه، فضایی برای اقامه نمازجماعت خواستهاند و دانشگاه نیز جایی را به آنها اختصاص داده است. بنده نماز اول وقت را پشتسر آنان بهجماعت میخوانم. آیا اعاده نماز، واجب است؟
آیتا... بهجت گفتند: «نهتنها اعاده نماز واجب نیست، بلکه نماز خواندن پشتسر آنها، ثوابش از شمشیر زدن در رکاب رسول خدا، در صف اول جنگ احد، بیشتر است». سپس بعد از مکثی افزودند: «اگر ما شیعیان و امامانمان اینگونه عمل نمیکردیم، پنج شیعه آن روز اکنون ۱۵۰ میلیون شیعه نبود».
پس از انفجار حرم امامان شیعه در سامرا، که خشم فراوان شیعیان را برانگیخت، آیتا... سیستانی با انتشار بیانیهای قوی، مردم را از هرگونه حمله به مساجد اهلسنت و انتقامجویی، برحذر داشت و بر وحدت ملی تأکید کرد و درواقع داعش را جدا از اهلسنت دانست.
پس از حمله تروریستهای داعشی به مناطق سنینشین عراق، این کشور آماده جنگ داخلی و درگیری بین دو مذهب شیعه و سنی بود که آیتا... سیستانی فتوای تاریخی خود را صادر کرد که «دفاع از جان و مال برادران اهلسنت، واجب شرعی است.» این فتوای مرجع شیعیان عراق، باعث تشکیل نیروهای مردمی برای محافظت از همه عراقیها، فارغ از مذهب، شد و جلوی فتنهای بزرگ را گرفت.
شهید مرتضی مطهری در جمعی از دانشجویان، با یکی از آنان که از اهل سنت بود، درباره امامت گفتوگو میکرد یکی از بحثهای مهم و چالش برانگیز، بحث بین شیعه و سنی است، ولی ایشان طوری فضا را مدیریت کردند که به نتیجه مطلوب رسیدند. ایشان ابتدا فضایی سرشار از احترام و برادری ایجاد کردند تا طرف مقابل احساس امنیت و ارزش کند.
به جای ایجاد تنش وحواشی تلاش کردند با استدلالی محکم و اخلاقی محترمانه طرف مقابل را مجاب کنند. آقای مطهری موضوع را چنان شرح داد که آن دانشجو با اشتیاق فراوان گفت: «اگر امامت این است، پس من هم شیعه هستم!» این برخورد، تأثیر گفتگوی منطقی و محترمانه را نشان داد.